صندلی داغ عروس

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام 

عروسهای خوشبخت همین روزهای خیلی نزدیک

در اینجا هفته ای یک نفر در صندلی داغ عروس خواهد نشست او عروس هفته ما خواهد بود و این کار باعث میشود وقتی روی صندلی عروس نشسته است در طول این هفته ناخود آگاه ذهن به فکر واداشته میشود و سوالاتی خواهد پرسید :

1-چرا من اینحا میخوام برسم؟

2- چه کسی را در کنار خود میپذیرم؟

3-چه برنامه ای برای آینده دارم؟

و ...

نتیجه این سوالات و پاسخها این است که ذهن نا خود آگاه موانع را میابد و جالب است که راهکار هم ارائه میدهد امتحانش مجانیه دوست عزیز

و بقیه دوستان نیز سوالاتی در حد اینکه وارد حریم خصوصی نشویم از او خواهیم پرسید و او خواهد گفت و ما همه سعی خواهیم کرد در صورت وجود مشکلی اگر توانایی کمک فکری داریم به او راهکارهای درست ارائه دهیم دوستان خودتان حافظ حریم خود باشید و فقط به سوالاتی که شخصی نیست جواب بدهید...

مثلا سوالهای ما اینگونه خواهد بود؟

1- چطور شد با اینجا آشنا شدی؟

2- چرا میخواهی ازدواج کنی؟

3- با چه شخصی و چه خصوصیاتی میخوای ازدواج کنی؟

4- چه کارهایی کردی برای رسیدن به هدفت؟

5- اعتقادات در چه حدیه؟

6- کدوم ائمه را بیشتر توسل میکنی؟

7-برای آینده یا زندگی مشترکت چه برنامه ای داری؟

8-دوست داری لباس عروست چه مدلی باشه؟توصیفش کن؟

9-...

در ضمن کسی که روی صندلی است میتواند برای هفته آینده نفر دیگر را معرفی کند در غیر اینصورت مخاطبان نفر دیگر را پیشنهاد میدهند...

دوستان گرامی شخص پیشنهادی شما برای اولین صندلی داغ عروس کیه؟

+++

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

چهل روز عهد با خون خدا-1و2و3

بسم الله الرحمن الرحیم

وقایع روز اول محرم:

گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.

حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:« پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»

حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:

پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.

وقایع روز دوم محرم: 

نینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام(ع) برای اقامت در محل مناسبتری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سئوال فرمود؛ تا نام کربلا را در جواب شنید، گریست و فرمود:« پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست. و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.» سپس اصحاب امام(ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردند. سپاه حرّ نیز در ناحیه ی دیگری در مقابل امام اردو زدند.

حضرت(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. سپس فرمود:« خدایا! ما را از حرم جدّمان راندند، و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«.

عبیدالله بن زیاد نامه ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: خبر ورود تو به کربلا رسید. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام. امام(ع) فرمود: این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است.

امام حسین(ع) چون نامه ی ابن زیاد را خواند، فرمود:

رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی مردم را با غضب پروردگار خریدند.(خشنودی مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)

وقایع روز سوم محرم: 

 عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کار(داوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن) بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.

* عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:« مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!» عمر بن سعد تا از پیام امام(ع) مطلع گشت، گفت:« امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند!»

سخن امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا

مردم بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن بر زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش اید، دینداران بسیار اندک می شوند.

منبع: http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1784 (رادیو قرآن)

+++

سلام بر تو مولای من امام حسین علیه السلام

هنوز شرمی دارم و خجالتی که بگویم من شیعه راه شما هستم همچون برادرت که تا لحظه شهادت جز ارباب تو رو صدا نزد...

ارباب من من عباس نیستم اما خودم را به راهت زدم شاید من را هم حسینی کنی آقا...

+++

سلام بر تو اربابم 

سلام بر تو مولایم 

سلام بر تو سرورم

سلام بر تو آبروی انسان

سلام بر تو ای مهربان برادر

سلام بر تو ای مهربان پدر

سلام بر تو ای بهترین همسر

سلام برتو ای شهید مظلوم

سلام بر تو ای آقای من 

سلام برتو ای امام من 

پناهم ده نگذار در دشمنانت به رویم باز شود ...

به دادم برس آقا...

+++

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

ختم 7 روزه 7 یس-1

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر عروسهای خوشبخت همین روزهای خیلی نزدیک

جای ختم های مربوط به قرآن خیلی اینجا خالی دیدم در صورتی که توسلاتمان به امامانی هست که حرفشان عمل به قرآن است بنابراین اولین ختم قرآن را آغاز میکنیم: 

تاریخ شروع: شنبه 94/07/25 تاریخ پایان: جمعه : 94/08/01

توجه: اشخاصی که نتونستند از شنبه شروع کنند عیبی نداره روزهای نخونده را جبران کنند و در ضمن این اولین شروع است و مثل سفره صلوات به حول و قوه خدا ادامه خواهد یافت ما انقدر میخونیم تا امام رضا علیه السلام ما را بپذیرد و به ماهم نگاهی بیندازد...

این ختم رو طبق توضیحی که در زیر داده شده است و از سایت بیتوته گرفتم و به نظرم اومد اینجا مطرحش کنم و هرکی به آن اعتقاد داره با ما همراه بشه: 

+++

این ختم را هدیه به امام رضا(ع) کنید تا حاجت بگیرید

این ختم را هدیه به امام رضا(ع) کنید تا حاجت بگیرید

برای مقصود عظیم ۷ روز ۷ مرتبه سوره یس را بخواند و از روز شنبه شروع کند

یعنی: روزی یک یس
تا روز جمعه ختم نماید و در وقت خواندن با کسی حرف نزند و در خلوت باشد و ثوابش را به روح امام رضا علیه السلام قربت کند البته مقصود او حاصل شود مجرب است .

 آثار دهگانه قرائت سوره یس:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:
1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛
2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛
3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛
4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛
5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛
6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛
7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛
8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛
9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛
10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
منبع:شفاخانه

+++

همراه با ختم مراقبت بر اعمال یادمان باشد ...

+++

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

چهل روز عهد با خون خدا-0

بسم الله الرحمن الرحیم

از حضرت امام حسین (علیه السّلام) سوال شد: فضیلت و کمال انسان در چیست؟ در پاسخ فرمودند: در اختیار گرفتن زبان و بذل احسان. سوال شد: نقص انسان در چیست؟ فرمود پرداختن به چیزهایی بیهوده.

منبع : مستدرک الوسائل ٩/٢۴

سلام 

عروسهای خوشبخت همین روزهای خیلی نزدیک 

قصد داریم 40 روز مهمان خدا شویم اگه حاضرید پای متن را امضا کنید ! چجوری؟

اول عهدهایمان را بخوانید تو قسمت نظرات یک یا علی بگید و به ما بپیوندید

امیدمان این است در این 40 روز تمام شرایط ازدواجمان فراهم و تمام موانع و مشکلات به حق امام حسین علیه السلام از بین برود  و همسری الهی در پایان اربعین حسینی از دستان پر مهر و نورانی و معصومش هدیه بگیریم...

اینجا جمع میشویم با امید به خدا و به یاری خودش بتوانیم با تصمیماتمان درستمان به هل من ناصر ینصرنی که هنوز هم به گوش میرسد لبیک گوییم 

گرد هم می آییم برای دادن یک قول و یک اعتکاف یک چله خلوت با دوست، خلوت با پروردگار، یک گردهمایی خوب بودن و خوب شدن،و یک توبه و از خدا ما  طرح الهی مان را تقاضا میکنیم و انقدر به  در میکوبیم تا ببینیم لطف و رضای صاحب خانه را، 

  در اینجا عهد میبندیم :

به خدا توکل میکنیم و در آخر قول بزرگی میدهیم و آن ایمان به حقیقت است یعنی 

 عهد میبندیم حاجتمان را گرفتیم بگوییم فقط و فقط خدا خواست و اراده او بود که ما اکنون به اینجا رسیدیم...

همه با هم اینجا تا 40 روز به اعمال و رفتار خود توجه کنیم و از مرتکب شدن به خطا جلوگیری کنیم...

عهد میبندیم در این 40 روز به شناخت بندگان برگزیده خدا بیپردازیم و با صبر و تفکر به عبادت بپردازیم بلکه از طریق آنها خدا را بهتر بشناسیم...

عهد میبندیم هر روز بیشتر با ائمه آشنا شویم...

عهد میبندیم هر روز بهتر از دیروز اخلاقمان را خدایی کنیم...

عهد میبندیم زبانمان را در اختیار بگیریم و جز حق نگوییم...

عهد مبنیدیم بر اعمالمان کنترل گر باشیم...

عهد میبندیم در احسان به دیگران روز به روز به خدایمان شبیه تر شویم...

عهد میبندیم روز یک عمل را بررسی و به اعمال خوب دیگر اضافه کنیم...

عهد میبندیم  با قرآن و نماز با خدا باشیم...

عهد میبندیم روز به روز قرآن و نماز را بیشتر درک کنیم و از آنها بهره مند گردیم...

عهد میبندیم اطاعت بندگان برگزیده خدا بگوییم ...

عهد میندیم زن خوب و شایسته الهی باشیم و رضایت خدا را جلب کنیم ...

و عهد میبندیم خوب باشیم...

و در آخر عهد میبندیم حاجتمان را گرفتیم بگوییم فقط و فقط خدا خواست و اراده او بود که ما اکنون به اینجا رسیدیم

خدایا با آبرومندترین بندگانت قدم در این راه میگذاریم و او را واسطه پذیرش این توبه قرار میدهیم

آقا جان آیا کفشهای پشیمانی از راه کج رفته ما را بر گردنمان میبنی آقا... 

+++

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

زن باشیم-شیک پوشی و آراستگی-انواع پوست

این هفته میخوایم انواع پوست صورت رو معرفی کنیم و نوع پوستمون رو تشخیص بدیم :

پوست خشک :

وقتی پوست صورت رو لمس میکنیم زبره . پوسته پوسته میشه . در این نوع پوست چین و چروک بدلیل خشک بودن خیلی سریع تر از انواع دیگه بوجود میاد. منافذ پوست باز نیست. پوست صورت براق نیست. وقتی از حمام میاییم بیرون یه حس کشیدگی در پوست رو داریم .

پوست چرب :

وقتی پوست رو لمس میکنیم نرمه. منافذ پوست بازه . پوست صورت براق است . بدلیل چرب بودن پوست کمتر چروک میشه . این پوست زیاد جوش میزنه .

پوست نرمال :
بهترین نوع پوست اینه . نه خشکه نه چرب . کم جوش میزنه .

پوست مختلط :

هم چربه هم خشک . قسمت های پیشانی , بینی و چانه چربه ولی سایر قسمت ها خشکه .

* لطفا بیایید و نوع پوستتون رو بگید .

* از همه دوستانی که در تمرین هفته قبل همراه من بودن واقعا ممنونم مخصوصا نجیبه عزیزم .

* برای تمام انواع پوست , خوردن 8 لیوان آب بسیار مفیده. این یه تمرین همیشگیه .