عروس های خوشبخت همین روزهای خیلی نزدیک

...اندکی صبر، سحر نزدیک است

عروس های خوشبخت همین روزهای خیلی نزدیک

...اندکی صبر، سحر نزدیک است

عروس های خوشبخت همین روزهای خیلی نزدیک

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (آیه 21 سوره روم)
*ترجمه : ‏
‏و یکی از نشانه‌های ( دالّ بر قدرت و عظمت ) خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان ( در پرتو جاذبه و کشش قلبی ) بیارامید ، و در میان شما و ایشان مهر و محبّت انداخت ( و هر یک را شیفته و دلباخته دیگری ساخت ، تا با آرامش و آسایش ، مایه شکوفائی و پرورش شخصیّت همدیگر شوید ، و پیوند زندگی انسانها و تعادل جسمانی و روحانی آنها برقرار و محفوظ باشد ) . مسلّماً در این ( امور ) نشانه‌ها و دلائلی ( بر عظمت و قدرت خدا ) است برای افرادی که ( درباره پدیده‌های جهان و آفریده‌های یزدان ) می‌اندیشند .‏
صدق الله العلی العظیم
+++++++++++++++++
اللهم عجل لولیک الفرج
+++++++++++++++++
ساعت 12 ظهر هر روز دعای سلامتی و فرج برای امام عزیزمان، امام عصرمان،امام غریبتر از امام حسین، قرار امام زمانی اینجاست.
+++++++++++++++++
خدایا فدات بشم یه نظری به ما کن ....
ببخش و آزادمون کن از عقاب کرده هامون....
بردار آزمایشی که از پسش برنمیام ....
کمکمون کن تنهامون نذار به دادمون برس
ای مهربانترین ای بخشنده ترین ...
++++++++++++++
دوستان خوبم...
این وبلاگ اساسا با توکل به الله و توسل به 14 معصوم (بر آنها درود) بنا نهاده شده است اگر لایق باشد تقدیم میکنیم به امام عصر امام زمان عجل الله فرجه الشریف
یا فارِسَ الْحِجازِ اَدْرِکنی یا اَبا صالِحُ الْمَهْدی اَدْرِکْنی یا اَبا الْقاسِمِ اَدْرِکْنی وَ لا تَدَغْنی اِنّی عاجِزٌ ذَلیلٌ
+++++++++++++++++
arosekhoshbakht@gmail.com
+++++++++++++++++
خداوندا ! سپاسگزارم از اینکه حاجتم را برآورده کردی و همسر الهی برای من در نظر گرفتی و قول دادی همین روزا به من عطا کنی تا ابد سپاسگزارم
+++
توجه : هرگونه کپی برداری وبلاگ تا اطلاع ثانوی ممنوع میباشد.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

آخرین نظرات

نویسندگان

۳۰ مطلب با موضوع «به سوی دوست :: یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سمیه
۳۰ مهر ۹۴ ، ۲۱:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۷ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


بخشی از روضه امام حسین علیه السلام از زبان امام زمان عج :

 

اَلسَّلامُ عَلیَ الْحُسَینِ الَذی سَمَحَتْ نَفسُهُ بِمُهجَتهِ.

سلام بر حسین که با دادن خون خویش جانش را(در راه دین ) تقدیم کرد.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَن اَطاعَ اللّهَ فی سِرِهُِ و عَلانیَتهِ.

سلام بر کسی که فرمانبرداری کرد خدا را در پنهان و آشکار.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَن جَعَلَ اللهُ الشِِّفاءَ فی تُرْبَتهِ.

سلام بر کسی که قرار داد خداوند شفا را در خاک شریفش.

اَلسَّلامُ عَلیَ  مَن اَلْاجابَةُ تَحتَ قُبَتةِ.

سلام بر کسی که دعا مستجاب است در زیر گنبد حرمش.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَنِ الْاَئمَْه مِن ذُرْیَْیةِ. 

سلام بر کسی که امامان از نسل اویند.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْنِ خاتَم الاَنبیاءّ.

سلام بر پسر خاتم الانبیاء.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْن سَیِدِ الْاوصیاء.

سلام بر پسر سرور اوصیا.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْن فاطِمَةَ الزهراءِ. 

سلام بر پسر فاطمه زهرا.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْن خَدیجة الکُبری.

سلام بر پسر خدیجه کبری.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْن سِدرَةِ المُنتَهی.

سلام بر پسر سدرة المنتهی.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْن ِجَنَّةِ الماءوی. 

سلام بر پسر بهشت جاودان.

اَلسَّلامُ عَلیَ ابْن زَمزمَ و الصَّفا.

سلام بر پسر زمزم و صفا.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُرمَل بالدِماء.

سلام بر آن کسی که بدنش به خون آغشته شد.

اَلسَّلامُ عَلیَ المَهتوکِ الخِباءِ. 

سلام بر آن که شکسته شد حرمت خیمه هایش.

اَلسَّلامُ عَلیَ خامِسِ اهل الکِساءِ.

سلام بر پنجمین از اصحاب کساء.

اَلسَّلامُ عَلیَ غَریب الغُرَباءِ.

 سلام بر غریب غریبان.

اَلسَّلامُ عَلیَ شَهیدِ الشُهَداءِ.

سلام بر شهید شهیدان عالم.

اَلسَّلامُ عَلیَ قَتیل الاَدعیاء.

سلام بر کشته شده به دست زنا زادگان.

اَلسَّلامُ عَلیَ ساکِن کَربلاءَ.

سلام بر ساکن کربلا.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَن بَکَتهُ ملائکَةُ السماءِ.

سلام برآن کسی که فرشتگان آسمان بر او گریه کردند.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَن ذُریَته الاَزکیا.

سلام بر کسی که نسل او همه از پاکان هستند.

اَلسَّلامُ عَلیَ یعسوب الدین.

سلام بر پیشوای دین.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَنازِلِ البَراهین.

سلام بر جایگاه های حجت های خدایی.

اَلسَّلامُ عَلیَ الاَئمة السّادات.

سلام بر امامان بزرگوار.

اَلسَّلامُ عَلیَ الجُیُوبِ المُضَرات.

سلام بر گریبان های چاک خورده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الشِفاهِ الذّابِلات.

سلام بر آن لب های از عطش خشکیده.

اَلسَّلامُ عَلی َالنُفوسِ المُصْطَلَمات.

سلام بر آن جان های رنج دیده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الاَرواحِ المختَلَساتِ.

سلام بر آن روح های ربوده شده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الاَجسادِ العاریات.

سلام بر آن بدن های عریان روی زمین مانده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الجُسُومِ الشاحِبات.

سلام بر آن جسم های رنگ پریده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الدِّماءِ السّائلات.

سلام بر آن خون های ریخته شده.

اَلسَّلامُ عَلیَ  الاَعضاءِ المُقَطعات.

سلام بر آن اعضاء تکه تکه شده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الرُّوءس الالمشالات.

 سلام بر آن سر های بالای نیزه رفته.

اَلسَّلامُ عَلیَ النِسوَة البارِزات.

 سلام بر آن زنان از خیام حرم بیرون شتافته.

اَلسَّلامُ عَلیَ حُجَةِ ربِ العالَمین.

 سلام بر حجت خدای جهانیان.

اَلسَّلامُ عَلیَکَ و عَلیَ ابائکَ الطّاهِرینَ.

سلام بر تو و بر پدران پاکت.

اَلسَّلامُ عَلیَکَ و علیَ اَبنائکَ المستَشهَدین.

سلام بر تو و بر فرزندان شهید شده ات.

اَلسَّلامُ عَلیَکَ و عَلیَ ذَرْیتکَ الناصرین.

سلام بر تو و بر فرزندان یاری کننده ات.

اَلسَّلامُ عَلیَکَ و عَلیَ المَلائِکة المُضاجِعین.

سلام بر تو و بر فرشتگان ملازم آستانت.

اَلسَّلامُ عَلیَ القَتیلِ المَظلوم.

سلام بر آن کشته ستم دیده.

اَلسَّلامُ عَلیَ اَخیهِ المَسموم.

سلام بر برادر مسمومش.

اَلسَّلامُ عَلیَ عَلیٍّ الاکَبیر.

سلام بر علی اکبر.

اَلسَّلامُ عَلیَ الرَّضیعِ الصََّغیر.

سلام بر آن فرزند شیر خوار کوچک.

اَلسَّلامُ عَلیَ الاَبدانِ السَّلیبَةِ.

سلام بر بدنهایی که لباسهایشان به غارت رفت.

اَلسَّلامُ عَلیَ العِترَة القَریبة.

سلام بر اهل بیت نزدیک پیامبر.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُجدَّلینَ الفَلَوات.

سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها.

اَلسَّلامُ عَلیَ النّازِحینَ عن الاَوطان.

سلام بر آن دور افتادگان از وطنها.

اَلسَّلامُ عَلیَ المَدفونینَ بِلااَکفانٍ.

سلام بر آن دفن شده های بدون کفن.

اَلسَّلامُ عَلیَ الرِّؤءوس المِفرَّقَة عن الاَبْدان.

سلام بر آن سر های جدا شده از بدنها.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُحتَسب الصّابر.

سلام بر آنکه همه اعمال خویش به حساب خدا نهاد و صبر نمود.

اَلسَّلامُ عَلیَ المظلومِ بِلا ناصِر.

سلام بر آن ستم دیده بی یاور.

اَلسَّلامُ عَلیَ ساکِن التُربَةِ الزاکیَة.

سلام بر آن جای گرفته در خاک پاک.

اَلسَّلامُ عَلیَ صاحِب القُبَة السامیة.

سلام بر آن صاحب بارگاه عالی رتبه.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَن طَهَّرَه الجَلیلُ.

سلام بر آن کسی که خدای بزرگ او را(از هر آلودگی) پاک قرار داد.

اَلسَّلامُ عَلیَ مَن افتخَرَ بهِ جَبرَئیلَ.

سلام بر آن که افتخار می کرد به او جبرئیل.

اَلسَّلامُ عَلیَ من ناغاهُ فی المَهدِ میکائیلُ.

سلام بر آن کسی که گفتگو کرد با او در گهواره میکائیل تا او را شاد کند.

اَلسَّلامُ عَلیَ من نُکِثت ذمَّتُة.

سلام بر آن کسی که شکسته شد پیمانش.

اَلسَّلامُ عَلیَ من هُتِکَت حرمَتُهُ.

سلام بر کسی که شکسته شد حرمتش.

اَلسَّلامُ عَلیَ من اُریقَ بِالظلمِ دَمُهُ.

سلام بر کسی که ظالمانه خونش ریخته شد.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُغَسّلِ بدَمِ الجِراح.

سلام بر آنکه با خون زخم هایش غسل داده شد.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُجرَع بکَاسات الرِماح.

سلام بر آنکه کاسه های نیزه ها را جرعه جرعه نوشید.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُضامِ المَستباحِ.

سلام بر آن مظلومی که خونش مباح شد.

اَلسَّلامُ عَلیَ الْمنحورُ فی الوَری.

سلام بر آنکه سرش را از قفا بریدند.

اَلسَّلامُ عَلیَ من دَفَنَه اَهلُ القُری.

سلام بر آنکه روستا نشینان (قبیله بنی اسد) بدنش را دفن کردند.

اَلسَّلامُ عَلیَ المَقطوعِ الوَتین.

سلام بر آنکه رگ گردنش را بریدند.

اَلسَّلامُ عَلیَ المُحامی بِلا مُعین.

سلام بر آنکه در حمایت از دین بی یاور ماند.

اَلسَّلامُ عَلیَ الشَّیبِ الخَضیب.

سلام بر آن محاسن به خون خضاب شده.

اَلسَّلامُ عَلیَ الخَدِ التَّریب.

سلام برآن گونه خاک آلود.

اَلسَّلامُ عَلیَالبَدَنِ السَلیب.

سلام بر آن بدن برهنه و عریان.

اَلسَّلامُ عَلیَ الثَّغرِ المَقروعِ بالقَضیب.

سلام بر آن دندانی که با چوب خیزران بر آن  نواخته شد.

اَلسَّلامُ عَلیَ الرَّاسِ المَرفوعِ.

سلام بر آن سر بالای نیزه رفته.

اَلسَّلامُ عَلیَ الاَجسامِ العاریَة فیِ الفَلَوات تَنهِشُها الذِئابُ العادیاتُ و تَختلِفُ اِلَیهَا السِّباعَ

 الضّاریات.

سلام بر آن جسم های عریان مانده در بیابان  که گرگ های درنده تکه پاره شان می کردند و

 درندگان اطرافشان آمد و شد نمودند.

+++

منبع:زیارت ناحیه مقدسه

+++

 أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ وَأَبیها وَبَعْلِها وَبَنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُکَ .

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

سمیه
۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۶:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


امام حسین علیه السلام : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ
 همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت; و همنشینى و مجالست با معصیت کاران موجب شکّ و بدبینى خواهد شد.
+++
از دوستان گرامی که این مطلب رو میخونین درخواست دارم به تصویر پر مفهوم آخر همین مطلب خوب دقت کنند این همه جمعیت که در سپاه دشمن قرار گرفتند برای چی بود به نظر شما؟!!! خدایا ما را اینگونه آزمایش نکن...

+++

وقایع روز ششم محرم: 

 عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام تا هر روز وضعیت را به من گزارش کنند.

حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفه ای از بنی سعد که در آن نزدیکی ها زندگی می کردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. حسین گفت:« لا حول و لا قوه الا بالله

نامه امام از کربلا به برادرش محمد بن حنفیه و بنی هاشم

« مثل این که دنیا اصلاً وجود نداشته(اینگونه دنیا بی ارزش و نابود شدنی است) و آخرت همیشگی و دائم بوده و هست.

وقایع روز هفتم محرم: 

 تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر 30 هزار جنگجو نوشته اند.

عمر بن سعد نامه ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره ای آب به امام(ع) نرسد، همان گونه که از دادن آب به عثمان بن عفان خودداری شد! عمر بن سعد500 سوار را در کنار شریعه ی فرات مستقر کردیکی از آنها فریاد زد: ای حسین!... به خدا سوگند که قطره ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی!

حضرت فرمود:« خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت.

امام حسین(ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد:

بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطیهمچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی(حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند( به توسط آن غلام) انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد.

وقایع روز هشتم محرم: 

هر لحظه تب عطش در خیمه ها افزون می شد، امام(ع) برادرش عباس را به همراه عده ای شبانه حرکت داد. آنها با یک برنامه ی حساب شده، صفوف دشمن را شکسته و مشکها را پر از آب کردند و به خیمه ها برگشتند.
ملاقات امام(ع) با عمرسعد:

حضرت فرمود:« ای پسر سعد! ایا با من مقاتله می کنی و از خدا هراسی نداری؟» ابن سعد گفت:« اگر از این گروه جدا شوم، خانه ام را خراب و اموالم را از من می گیرند و من بر حال افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم.» حضرت فرمود:« تو را چه می شود؟ خدا جان تو را به زودی در بستر بگیرد و تو را در روز قیامت نیامرزد...گمان می کنی که به حکومت ری و گرگان خواهی رسید؟ به خدا سوگند چنین نیست و به آرزویت نخواهی رسید

عبیدالله طی نامه ای عمر بن سعد را تهدید به عزل و برکناری کرده، می گوید:« اگر از فرمان من سر باز زنی، مسئولیت لشکر را به شمر بن ذی الجوشن واگذار خواهم کرد

سخن امام حسین(ع) با یارانش

« ای بزرگ زادگان! صبر پیشه کنید که مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی و رنج عبور داده و به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن می رساند.

وقایع روز نهم محرم: 

شمر خود را به خیام امام(ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندان ام البنین، می گوید:« برای شما از عبیدالله امان نامه گرفتم.» آنها متفقاً گفتند:« خدا تو را و امان نامه ی تو را لعنت کند، ما امان داشته باشیم ولی پسر دختر پیامبر نداشته باشد؟»

امام حسین(ع) توسط حضرت عباس(ع) از دشمن یک شب را برای نماز، راز و نیاز با خدا و تلاوت قرآن مهلت می گیرد.

حفر خندق در اطراف خیام برای مقابله با شبیخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطی دشمن با خیام از سه طرف، - که فقط از یک قسمت ارتباط برقرار باشد- و یاران امام(ع) در آنجا مستقر بودند. این تدبیر امام(ع) برای اصحاب بسیار سودمند بود.

گروهی از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام می پیوندند.

سخن امام(ع) خطاب به دشمن:

« وای بر شما! چه زیانی می برید اگر سخن مرا بشنوید؟! من شما را به راه راست می خوانم، اما شما از همه ی فرامین من سر باز می زنید و سخن مرا گوش نمی دهید، چرا که شکمهای شما از مال حرام پر شده و بر دلهای شما مهر شقاوت زده شده است.

وقایع روز دهم محرم: 

 امام(ع) با یارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنین سخن گفت:« ...خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکیبایی را پیشه ی خود سازید.«

حضرت(ع)، «زهیر بن قین» را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش حضرت عباس سپرد. گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد، ولی حضرت تیری نینداخت، چون می فرمود:« دوست ندارم که آغازگر جنگ با این گروه باشم.» عمر بن سعد تیر را بر کمان نهاده و به سوی یاران امام انداخت و گفت:« گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم!» سپس سپاهیان عمر بن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران حسین(ع) را نشانه رفتندامام(ع) فرمود:« یاران من! به پا خیزید و به سوی مرگ(شهادت) بشتابید، خدا شما را بیامرزد.» در حمله ی اول بالغ بر چهل تن شهید شدند و سپس یاران باقی مانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند.

امام حسین(ع) که یکه و تنها مانده بود، نگاهی به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا می کرد. حضرت(ع) برای وداع آخرین به سوی خیام آمد، آنگاه در حالی که شمشیرش را از غلاف بیرون آورده بود در برابر دشمن قرار گرفت و جنگ نمود. دشمن از هر طرف وی را محاصره نمود. ناگاه تیری سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالی که نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرش بود، نقش بر زمین شد و روح مبارکش به ملکوت اعلی پیوست، اما شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد.


 منبع: http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1784 (رادیو قرآن)

+++

+++

 أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ وَأَبیها وَبَعْلِها وَبَنیها ]وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها [بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُکَ .

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

سمیه
۳۰ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم



وقایع روز چهارم محرم:

عبیدالله بن زیاد در مسجد کوفه مردم را چنین خطاب کرد:

«ای مردم! خاندان ابوسفیان را آزمودید و آنها را چنان که می خواستید یافتید! و یزید را می شناسید که دارای رفتار و روشی نیکوست که به زیردستان احسان می کند و بخشش های او بجاست! و پدرش نیز چنین بود! اکنون یزید دستور داده تا بین شما پولی تقسیم نمایم و شما را به جنگ با دشمنش حسین بفرستم». سپس دستور داد در تمام شهر ندا کنند و مردم را برای جنگ آماده ی حرکت سازند.

شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار جنگجو، یزید بن رکاب با دوهزار جنگجو، حصین بن نمیر با چهار هزار جنگجو، مضایر بن رهینه با سه هزار جنگجو، و نصر بن حرشه با دوهزار جنگجو برای جنگ با حسین(ع) اعلام آمادگی کرده و حرکت به سوی کربلا را آغاز کردند.

امام در پاسخ قیس بن اشعث که سفارش به بیعت با یزید می کرد، فرمود:

نه به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نمی گذارم و مانند بردگان از صحنه ی جنگ با آنان فرار نمی کنم.

وقایع  روز پنجم محرم: 

 نیروهای پراکنده در سطح شهر کوفه کم کم جمع شده و به لشکر عمر بن سعد می پیوندند. نوشته اند: شیث بن ربعی با هزار سوار به سوی کربلا روان شد.

عبیدالله عده ای را مأموریت داد تا در مسیر کربلا بایستند و از حرکت کسانی که به قصد یاری حسین(ع) از کوفه خارج می شوند، جلوگیری کنند.

 چون گروهی از مردم می دانستند که جنگ با امام حسین(ع) در حکم جنگ با خدا و پیامبر است، در اثنای راه از لشکر دشمن جدا شده و فرار می کردندنوشته اند: فرماندهی که از کوفه با هزار جنگجو حرکت کرده بود، چون به کربلا رسید، سیصد یا چهارصد نفر همراه او بودند و بقیه چون اعتقادی به این جنگ نداشتند، اقدام به فرار می کردند.

از سخنان امام حسین(ع) با سپاه دشمن

هیهات ما تن به ذلت نخواهیم داد. خدا و رسول او و مؤمنان هرگز برای ما ذلت و خواری را نپسندیدند. دامنهای پاکی که ما را پرورده است و سرهای پرشور و مردان غیرتمند هرگز فرومایگان را بر کشته شدن مردانه ترجیح ندهند.


منبع: http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1784 (رادیو قرآن)

+++


اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

سمیه
۲۷ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم


وقایع روز اول محرم:

گروهی از اهل کوفه در این منزلگاه خیمه زده بودند. حضرت از آنها پرسید: ایه به یاری من می آیید؟ بعضی گفتند: دل ما رضایت به مرگ نمی دهد و بعضی دیگرگفتند: ما زنان و فرزندان زیادی داریم. مال بسیاری از مردم نزد ماست و خبر از سرنوشت این جنگ نداریم، لذا از یاری تو معذوریم.

حضرت به جوانان امر کرد که آب بردارند و شبانه حرکت کنند. امام(ع)همانگونه که سوار بر مرکب بود، مختصری به خواب رفت. پس از بیداری کلمه ی استرجاع(انا لله و انا الیه راجعون) را تکرار می کرد.« علی اکبر جلو رفت و علت را جویا شد؛ حضرت فرمود: اسب سواری جلو من در خواب ظاهر شد و گفت: این قوم شبانگاه در حرکت است و مرگ به استقبالشان می آید.» علی اکبر گفت:« پدرم! ایا ما بر حق نیستیم؟» حضرت فرمود:« سوگند به خدا که ما بر حقّیم.» علی اکبر گفت:« پس ما را باکی از مرگ نیست.» امام فرمود:« خدا تو را جزای خیر دهد.»

حسین(ع) در این منزل به عبیدالله جعفی چنین فرمود:

پس اگر ما را یاری نمی کنی خدای را بپرهیز از این که جزو کسانی باشی که با ما می جنگد. سوگند به خدا اگر کسی فریاد ما را بشنود و ما را یاری نکند، خدا او را به رو در آتش می افکند.

وقایع روز دوم محرم: 

نینوا جایی است که حرّ دستور یافت حضرت را در بیابانی بی آب و علف و بی دژ و قلعه فرود آورد. امام(ع) برای اقامت در محل مناسبتری، به حرکت خود ادامه داد تا به سرزمینی رسید. اسم آنجا را سئوال فرمود؛ تا نام کربلا را در جواب شنید، گریست و فرمود:« پیاده شوید، اینجا محل ریختن خون ما و محل قبور ماست. و همین جا قبور ما زیارت خواهد شد، و جدّم رسول خدا چنین وعده داد.» سپس اصحاب امام(ع) پیاده شدند و بار و اثاثیه را فرود آوردندسپاه حرّ نیز در ناحیه ی دیگری در مقابل امام اردو زدند.

حضرت(ع) اهل بیت خود را جمع کرده، نظری بر آنها افکند و گریست. سپس فرمود:« خدایا! ما را از حرم جدّمان راندند، و بنی امیه در حقّ ما ستم روا داشتند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و بر دشمنان پیروز گردان«.

عبیدالله بن زیاد نامه ای بدین مضمون برای حضرت نوشت: خبر ورود تو به کربلا رسید. من از جانب یزید بن معاویه مأمورم سر بر بالین ننهم تا تو را بکشم و یا به حکم من و حکم یزید بن معاویه باز ایی! والسلام. امام(عفرمود: این نامه را جوابی نیست! زیرا بر عبیدالله عذاب الهی لازم و ثابت است.

امام حسین(ع) چون نامه ی ابن زیاد را خواند، فرمود:

رستگار نشوند آن گروهی که خشنودی مردم را با غضب پروردگار خریدند.(خشنودی مردم را بر غضب خدا مقدم داشتند)

وقایع روز سوم محرم: 

 عمر بن سعد با لشکری چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد. برخی نوشته اند: قبیله ی عمر بن سعد(بنی زهره) نزد او آمده و او را سوگند دادند تا از این کار(داوطلب جنگ با امام حسین(ع) شدن) بر حذر باشد تا باعث دشمنی میان آنها و بنی هاشم نگردد. از طرفی یکی از دو فرزندش به نام حفص او را به مقاتله با امام حسین(ع) تشویق می نمود و دیگری او را بر حذر می داشت. لذا حفص همراه پدر برای جنگ با حسین(ع) به کربلا آمد.

عمر سعد شخصی را نزد حضرت فرستاد تا از علت آمدنش به این سرزمین جویا شود. حضرت فرمود:« مردم شهر شما به من نامه نوشته و مرا دعوت کرده اند و اگر از آمدنم ناخوشنودید باز خواهم گشت!» عمر بن سعد تا از پیام امام(عمطلع گشت، گفت:« امیدوارم خدا مرا از جنگ با حسین برهاند

سخن امام حسین(ع) هنگام ورود به کربلا

مردم بندگان دنیا هستند و دین آنها جز سخن بر زبانشان نیست. تا آنگاه که زندگیشان بچرخد، دنبال دین می روند. و هرگاه بنای امتحان و آزمایش پیش اید، دینداران بسیار اندک می شوند.


منبع: http://radioquran.ir/?part=menu&inc=menu&id=1784 (رادیو قرآن)

+++

سلام بر تو مولای من امام حسین علیه السلام

هنوز شرمی دارم و خجالتی که بگویم من شیعه راه شما هستم همچون برادرت که تا لحظه شهادت جز ارباب تو رو صدا نزد...

ارباب من من عباس نیستم اما خودم را به راهت زدم شاید من را هم حسینی کنی آقا...


+++

سلام بر تو اربابم 

سلام بر تو مولایم 

سلام بر تو سرورم

سلام بر تو آبروی انسان

سلام بر تو ای مهربان برادر

سلام بر تو ای مهربان پدر

سلام بر تو ای بهترین همسر

سلام برتو ای شهید مظلوم

سلام بر تو ای آقای من 

سلام برتو ای امام من 

پناهم ده نگذار در دشمنانت به رویم باز شود ...

به دادم برس آقا...

+++

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان اغثنی ، یا صاحب الزمان ادرکنی

لبیک یا حسین لبیک یا اباصالح المهدی

یاالله مددی

سمیه
۲۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر